پیروزی های این روزهای جریان مقاومت در حلب و انهدام جبهه داعشی و تکفیری و عقب نشینی خفت بار آنها یادآور این وعده الهی است که اگر خدای متعال مومنین واقعی را به استقامت و ثبات قدم بشارت می دهد، منافقین و کفار را به سقوط و هلاکت و نفرین تهدید می کند، هر چند اعمال مومنان و استقامت کنندگان در راه الهی پربرکت است. اما اعمال کافران بی برکت و این سنت الهی است اعمالی که در مسیر باطل است هیچ و نابود می گردد.
بدون تردید این وعده الهی به کفّار و مومنین شعار نیست ، او که لشکریان فرعون و ثمود را با آب و باد در هم کوبید، با آب و بادی که هر دو لازمه حیاتند تا مشرکان بدانند کاری از آنها ساخته نیست. و همچنین وعده داد به مومنان که وَلنُسکِننَّکُم الارض مَن بعدِهِم ذلِک لِمن خافَ مقامی و خَاف وعید. (بخاطر توکّلی که به من دارید سوگند می خورم که همان سرزمینی را که می خواهند شما را از آن بیرون کنند در اختیار شما قرار دهم (سوره ابراهیم آیه 14)
کفّاری که به نام اسلام خواهی اما بخوانید «اسلام آمریکایی و اسلام سفیانی» با حمایت قاطع آمریکا، کشورهای اروپایی و رژیم صهیونیستی بدون هیچ حق و مجوزی مردم سوریه را از سرزمین و دیارشان آواره کردند، در این میان تعجب آورتر! سکوت و همراهی سازمان بی اراده و بی خاصیت ملل و همراهی آنها با و گروه های تروریستی و تکفیری، جریاناتی که هدایت الهی را با گمراهی معاوضه کردند، به مثابه مناقین صدر اسلام که از ایمان به معاد ، قرآن و پیامبر منحرف شده و از مسیر عقل و حق طلبی خارج. آتش فتنه ای که سیا و موساد در میان مسلمین براه انداخته که بردش هم محدود بود و دوام نداشت .
سران جبهه تکفیری و داعشی به شیوه علمای یهود از یک طرف حق را با باطل در هم می آمیختند تا حق را بپوشانند، و از طرف دیگر حق را کتمان و پنهان ساختند، شیوه عجیب برای گمراه سازی در طی این چند سال همان حرکتی که طالبان در برخی از کشورها ، منجمله افغانستان در پیش گرفته بود .

شجره ملعونه و سازمان بی اراده ملل متحد
بنام دمکراسی گردن آن را زدند ، و به نام حقوق بشر حمام خون به راه انداختند، تبلیغات و تلقینات فریبنده با همراهی مراکز رسانه ای و خبری وابسته به آمریکا و غرب. «صبغه اللهِ و مَن اَحسنُ من الله صبغه و نَحنُ له عابِدُون» (در حالی که رنگ خدا بهترین رنگ بود نه رنگ یهود و نصاری که در دین خدا تفرقه انداختند). متاسفانه این روزها در سازمان ملل و مجامع وابسته به آنها بسیاری از موضوعات انسانی در حال فراموشی است، پندارهایی که مغایر با قوانین حاکم بر هستی است و آن دور شدن از حق یعنی همان واقعیت های عینی که از همه بالاتر انسانیت و حق طلبی است. راستی ! کسی نیست که از این سازمان به اصطلاح مدافع حقوق بشر و دمکراسی خواه بپرسد! که شش سال بعد از جنگ سوریه دولت های غربی، عربی و رسانه های وابسته به آنها کجا بوده اند؟ وقتی تروریست ها با انواع و اقسام روش ها جنایت می کردند و مردم بیگناه از زن و مرد و پیر و جوان و کودک را سلاخی می کردند؟ مدافعان و سینه چاکان حقوق بشر که این روزها بعد از فتح حلب برای تروریست ها اشک تمساح می ریزند چرا تاکنون درباره جنگ و حمله بیرحمانه عربستان به مردم مظلوم یمن سکوت کرده اند؟ همان هایی که در طی 5 سال در بحران منطقه ای ، پول ، سلاح و نیرو برای گروه های تروریستی مانند داعش و النصره فرستادند و از تروریست های اجاره ای حمایت کردند. اینان اکنون که با فتح حلب قافیه را باخته اند تمام تلاش خود را برای نجات تروریست ها گذاشته اند و امروز در جهت دفاع از تروریست ها با حربه حقوق بشر به میدان آمدند. اینجاست! که باید فریاد کشید قُتِلَ الخَراصَّون. مرگ بر خّراصون آنهایی که در جهالتی عمیق اند و آنچنان جهل بر آنها احاطه دارد که از هر حقیقت و واقعیتی غافلند. از سوی دیگر امروز با دولتی سروکار داریم که همان حکایت منافقین صدر اسلام را در منطقه تداعی می کند، شجره ملعونه یا همان دولت آل سعود که به تعبیر قرآن کریم با مشرکین و یهود تطبیق نمی کنند، فقط با منافقین سازوگاری دارند. که تظاهر به اسلام داشتند و در میان امت اسلامی از طریق فامیلی دوام و بقاء یافتند و این روزها مایه آزمایش شدند، جنایات بین المللی آنها علیه مردم مظلوم یمن. راستی! اگر مسئولیت سازمان ملل و شورای امنیت حفظ صلح و امنیت بین المللی است چه کسی باید به نادیده انگاشتن اهداف و ماموریتهای آن حساسیت نشان دهد؟ اینکه منشور آن نادیده گرفته می شود پاسخگو کیست ؟ چرا دبیر کل بازیچه قدرت های مداخله گر و سلطه جو می شود؟ جایگاه خودمختاری ملت ها و دولت های مستقل کجاست؟ چقدر این سازمان بعنوان یک مرکز برای هماهنگی ملت ها و دولت ها عمل کرده است؟ نسبت به عمل تجاوز و برای حفظ اعاده صلح و امنیت بین المللی تاکنون چه اقداماتی صورت گرفته است؟ چرا این سازمان صرفاً به دنبال برآورده کردن اهداف، خواسته ها و مقاصد گروه های تکفیری و تروریستی و سعودی است؟ چرا باید کارگردانان آن آمریکا و برخی از کشورهای مرتجع غربی باشند؟
بدون شک عالم هستی میزان دارد و این میزان وسیله ای است برای سنجش حق از باطل، راست از دروغ، عدل از ظلم و فضیلت از رذیلت، چه سازمان ملل و شورای امنیت بخواهند در این چارچوب حرکت کنند و چه راهی غیر از این.
وقتی عالم هستی نظام دارد و نظام هستی قانونمند است شورای سازمان ملل و شورای امنیت نمی توانند بدون میزان و قانون عمل کنند، و مَکرواّ مَکراً و مَکرنا مکراً وهم لایَشَعرون.

شیعه وسنی آمریکایی دو لبه یک قیچی اند
این بشارت قرآنی است اگر آنها مکر مهمی کردند ما هم نقشه مهمی کشیدیم، در حالی که آنها از مکرها خبر نداشتند، اما ما از نقشه های آنها اطلاع کافی داشتیم. فتنه ای که این شجره ملعونه در دنیای اسلام و منطقه با همراهی برخی از دولت های استکباری نظیر آمریکا و انگلیس و رژیم نامشروع صهیونیستی آغاز کرده حکایت از جاهلّیت مدرن دارد، جاهلّیتی که گروه ضعیف الایمان به دلیل هواپرستی و شکم پرستی و انحراف از مسیر عقل گرایی و حق گرایی مصداق بارزی از لایَفقهَونَ ولایَعلَمونَ شدند، پروژه ای که خبر از فتنه بزرگی می دهد خطر شیعه انگلیسی و سنی آمریکایی که دو لبه یک قیچی اند. راستی! اگر مصیبت این روزهای یمن سنگین است، اما مقاومت و سلحشوری رزمندگان و مدافعان آن ستودنی است، اگر این یاغیان بین المللی بر مرکب غرور سوار شدند و هیچ حد و مرزی در به خاک و خون کشیدن مردم بی دفاع یمن نمی شناسد. اما انسجام صفوف و یکدلی مبارزان یمنی ، چون سّد عظیم آهنین که هیچ شکافی میان آن نیست هر روز بیشتر می شود کَتَبَ الله لَاغلَبَنَ اَنا و رُسُلی اِن الله قِوی عزیز و این نصرت الهی است بر قطعی بودن پیروزی بر دشمنان و حزب شیطان اگر آنها دیروز با تمام لشکر و تجهیزاتی که آماده کرده بودند قرار بود سوریه را ویران سازند و مقر دولت مرکزی جبهه تکفیری و تروریستی را در حلب مستقر سازند اما بی ارزشی و ناتوانی این گروه طغیان گر و منحرف مشخص شد و امروز هم در کارزار یمن با آل سعود منتظر این وعده الهی هستیم وعده ای که حکایت از یَوم الفَصل دارد و قرآن کریم به هلاکت قوم عاد و ثمود و نوح و امت های دیگر پیش از آن اشاره کرده است. اما برخی از این شیوخ عرب که ظاهری فریبنده و جسمی آراسته دارند ، باطنشان مطابق ظاهرشان نیست، و در حکم اشباحی بدون روح که هیچ فایده و خیری ندارند هیکل هایی تو خالی و وابسته به غرب و صهیونیزم که بدون اراده هستند و عمری را با ترس و وحشت به سر بردند. اکنون هم پته آنها روی آب افتاده و رسوا شده اند، منافقینی که حتی خطرناکتر از کفّار هستند، این جماعت در درون جامعه مسلمین زندگی می کنند و از تمام اسرار آن باخبرند و چون در حل لباسی هستند شناختن آنها مشکل است. فی قُلُوبِهم مَرَضً فزادَهم الله مَرضا و لهم عذابُ الیمُ بماکانو یکذبون . بحمدالله جمهوری اسلامی ایران با جهل جاهلانه این شجره ملعونه جاهلانه برخورد نکرد. در برابر تکبر و پلنگ دماغی آنها چه در خصوص فاجعه منا و چه در تحولات منطقه مرز بین خط رسول ا... (ص) و خط کفر و نفاق را مشخص کرد، آنجایی که رسول در ایمانش نسبت به خدا راسخ است و کفر بر تقلید کورکورانه و پرستش از بت های جاهلی، دیروز برخی از منحرفین صدر اسلام به لات ، عزی و منات همان بت های جاهلی بی محتوا و بی مسمّی و امروز شجره ملعونه آل سعود و شیوخ عرب به پیروی از شیطان بزرگ آمریکا و انگلیس و ذریه آنها رژیم صهیونیستی. افراد ضعیف الایمان و گرفتار در دنیاطلبی وعافیت طلبی که هر روز بر بیماری و عقده های دلشان افزوده می شود. و امر چنان بر آنان مشتبه شده که حتی خودشان خیال می کنند اعمال زشت آنها برای اصلاح جامعه است اما به این جماعت منحرف باید گفت وَیلً لِکُل اَفاکِ اَثیم. آنهایی که مشاهده آیات الهی بر آنها بی تاثیر است و در برابر آن موضع گیری خصمانه می کنند هر چند آنان می خواهند نور خدا را با دهان خود یعنی با زدن افترائات و انواع تهمت ها و توطئه ها خاموش سازند، اما خدا آنها را به اهدافشان نمی رساند.
هادی ابراهیمی – پژوهشگر و استاد دانشگاه